پيام

جوادتبريزي
00/12/7

+ خاطره، چندروز پيش،رفتم براي همسرگرامي،گل بخرم،اتفاقي رفتم به يک گل فروشي که تابحال ازآنجا خريدنکرده بودم،يک سبد گل زيبا برايم آماده کرد،وقتي کارش تموم شد خواستم پولشو حساب کنم،گفت حساب شده است!!! باتعجب پرسيدم کي حساب کرده؟ گفت: اون آقا که رفيقم هست واون گوشه مغازه نشسته وداره قهوه ميخوره، رفتم جلو،گفتم ببخشيد،شما منومي شناسيد؟ چرا حساب کرديد؟ گفت: آري شمارا خوب مي شناسم،شما فلاني نيستيد؟ ادامه...

هما بانو 01/4/4

...ادامه.... که درفلان جا هستيد؟ گفتم: بلي، گفت: شمادرحق ما خوبي کرديد خواستم حداقل ذره اي ازآن را جبران کنم،بعدماجرا را تعريف کرد ويادم افتاد، ماجرا ازاين قراربود که روز29اسفند بود،بنده به همراه خانواده کيف وچمدان هارا بسته وباماشين شخصي عازم سفربوديم،تازه به خروجي شهررسيده بودم که ازطرف کلانتري زنگ زدند،يه نفررا که بدهي داشت ونتوانسته بود پرداخت کند وطرفش حکم جلبشو گرفته بود و

ومامورين جلب کرده وتو کلانتري بود،ازما کسب تکليف مي کردند که بدهند زندان، به مامورين گفتم چندلحظه صبرکنيم،خودم تماس مي گيريم،ماشينو بغل جاده نگه داشتم به خانمم گفتم قضيه اينه،نميخام تودم عيدي اين بره زندان،ببينم مي توانم مشکلشو حل کنم وازطرفش مهلت بگيرم، بالاخره به فرمانده کلانتري زنگ زدم گفتم به طرف مقابل که طلبکاره،بگيدبيادمنهم الان ميام آنجا،سفررا ناتمام گذاشتم به همراه خانم مستقيم رفتم کلانتري

به خانم گفتم شما داخل ماشين بشينيد،منتظرباشيد که ميام، به دلم افتاده بود انگاراين مشکل قابل حل است، رفتم داخل کلانتري،صبرکرديم طرف مقابل آمد،باهاش صحبت کردم،بالاخره راضيش کردم،نصفشو الان بگيره،چون اون آقاي بدهکار(محکوم عليه)نصفشو مي توانست بده،ونصفشو بعددوماه بده،اون شخص به شرطي قبول کرد وگفت به شرطي که خودت تضمين کني اگه ندادخودت بدي،گرچه اصلا اون آقا را نمي شناختم،گفتم باشه قبوله،

،باالاخره ماجرا ابنجوري ختم بخيرشدو اون آقا دم عيدي به زندان نرفت وبعدا هم پولشو سروقت دوماهه پرداخت کرد. آري اون شخصي که پول دسته گل مرا حساب کرده بود،پسراين آقاي بدهکار(محکوم عليه) بود،که البته آن موقع من حواسم نبود ولي مي گفت ما هم به همراه خانواده آنجا بوديم وديديم که شما به خاطرما ازوسط راه برگشتيد وچقدرتلاش کرديد که پدرمن به زندان نره وخودتون بدون اينکهدمارابشناسيد تضمين کرديد.و.....

... وهرچه اصرارکردم پولو نگرفت.......خواستم بابيان اين خاطر عرض کنم که دوستان،اين جهان مثل کوه هست،چطورکه توکوهستان فريادبزني صداي مابرميگرده،اعمال ماهم اينطوري است،هرعمل ما عکس العمل داره،هرچه کني به خود کني گرهمه نيک وبدکني

ونکته ديگه،اينکه من گُلو بي هيچ مناسبتي مي گرفنم،لازم نيست هميشه مناسبت باشه وبراي همسرت هديه وکادو بگيري،بلکه هديه هاي بي مناسبتي که مناسبتش ابرازعشق هست ومحبت خيلي دلچسب هست،حتي اگه هديه ي کوچک باشه،وطرف حس ميکنه که دراين روزگارپيچ پيچ وشلوغ که همچي دچارروزمرگي شده،همسرش بفکرش هست،.....زندگي هاتون زيبا وزيباييهاتون هميشگي ولحظاتون پرازشادي باد...... #جواد_تبريزي

چقدر زيبا. واقعا در اين دنيا هرکاري انجام بديم همون بهمون برميگرده و شما هم در خوبي کم نداريد استاد تبريزي@};-

سلام و درود ...کاش همه مثل شما رنج ديگران را ميفهميدند

خيلي عالي،استادچقدرکارخوب وانسان دوستانه اي انجام داديد،خداازدستتون بگيره.

استادخداخيرتون بده واقعا چقدرخوب است انسان هاي مثل شما دراين دنياهستند@};-

{a h=myselfandme}Myself and Me{/a} ممنون،انشاالله سلامت باشيد،@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} سلام وعرض ادب،ممنون انشاالله سلامت باشيد.

{a h=amin9999}امين يگانه{/a} ممنون ازدعاي خيرتان،انشاالله سلامت باشيد.

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} ممنون ازلطفتون،انشاالله سلامت باشيد@};-

استاد،کارتون مثل هميشه عالي وزيبابوده،خدااجرتون بدهد.

خوشا به سعادتتان

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} بسيار متشکرم

{a h=mohsin1400}محسن وکيل پايه يک{/a} ممنونم آقامحسن عزيز،