پيام
+
گم گشتهي ديار محبت كجا رود؟
نام حبيب هست
و نشان حبيب نيست
عاشق منم كه يار به حالم نظر نكرد
اي خواجه درد هست
و ليكن طبيب نيست.
هوشنگ ابتهاج.
امروز،زادروزاستادهوشنگ ابتهاج،معروف به سايه هست که 94 ساله شدند،
استادسايه به همراه چندنفرازجمله نيمايوشيج وشاملو،ازبنيانگذاران انجمن ادبي شمع سوخته بودند،ودراوايل انقلاب به جرم همکاري با حزب توده به زندان افتادند....ادامه....
خانم مهندس
00/12/15
جوادتبريزي
ادامه.....هرچندکه بعدازمدت کمي باسفارش استادشهريارتبريزي،به رئيس چمهوروقت،آقاي خامنه اي،اززندان آزادشدند،
استاد سايه درمصاحبه خود درسال92 بيان داشتند:عضو حزب توده نبودم؛ اما هميشه سوسياليست بودم و به تودهايها احترام ميگذاشتم و رفيق آنها بودم و با آنها همعقيده بودم.
جوادتبريزي
او اگر چه به باورهاي سوسياليستي شهرت دارد و سالهاست دور از ايران زندگي ميکند اما ياد ايران و عشق ايران همچنان در شعر او موج ميزند و گواه اين مدعا هم شعر سال گذشته اوست با عنوان «از بُن جان» که در کُلن آلمان سروده و با اين چهار بيت به پايان ميرسد:
در نهانخانه جان، جاي گرفته است چنان
که به دل ميگذرد گاه که من خود آنام
گفتم اين کيست که پيوسته مرا ميخوانَد؟
جوادتبريزي
خنده زد از بُن جانم که منم، ايرانم گفتم اي جان و جهان، چشم و چراغِ دلِ من
من همان عاشقِ ديرينه جانافشانام