پيام

جوادتبريزي
00/10/11

+ خاطره، سخنراني هاي في البداهه بعضي وقت ها خوب ازآب درمياد، نوعا تاسوا وعاشورا،هرکس هرکجا باشد به جايي که بيشترين تعلق راداردحالا شهرياروستا و...مي رود، يادم هست صبح تاسوعا به شهرمان رسيدم وقتي شب شد حاضرشدم بروم مسجد،ديدم برادربزرگترم آمدگفت:يک ساعت ديگه تويکي ازهيئات قراره بروم سخنراني،اماچون کاري برايم پيش آمده شما برويد سخنراني کنيد،گفتم بابا من آمادگي ندارم،مطلب خاصي هم الان آماده ندارم،

نوشته هاي ... 00/10/22

ادامه..... گفت هماهنگ شده ام گفته ام که شماميريد،!! ديدم درمقابل کارانجام شده قرارگرفته ام، رفتم وضو گرفتم وآماده شدم،رفتم به سمت هيئت،وقتي رسيدم تقريبا مردم جمع شده بودند،اکثراهم جوان بودند،ودانشگاهي، هنوزنمي دانستم چه خواهم گفت، يکدفعه ديدم مجري آمد پشت تريبون، وحس مي کردم کمي استرس دارم قلبم نسبتا تندمي زد. وبعدازتلاوت قرآن چندبيت ار اين شعرناصرالدين شاه راخواند: عشقبازي‌ كار هر شيّاد نيست

‌ اين‌ شكارِ دام‌ هر صيّاد نيست‌ عشق‌ از معشوقه‌ اوّل‌ سر زند تا به‌ عاشق‌ جلوه ديگر كند تا به‌ حدّي‌ بگذرد هستي‌ ازو سر زند صد شورش‌ و مستي‌ ازو طالب‌ اين‌ مُدّعَي‌ خواهي‌ اگر بر حسين‌ و كربلايش‌ كن‌ نظر روز عاشورا شه‌ دنياي‌ عشق كرد رو به‌ جانب‌ سلطان‌ عشق‌ بارالها اين‌ سرم‌ اين‌ پيكرم‌......

مجري بعدازخواندن اين شعر بنده را به عنوان سخنران آن هم بامعرفي بسيارسخاوتمندانه،دعوت کرد، واين شعرشدمطلع سخنراني بنده،با موضوع عشق درمکتب حسيني، وهنوزم هنوزهست شيريني آن سخنراني درذائقه ام مانده،والبته اعلام رضايت واستقبال حضاروجوانان، وشايدساعت ها مطالعه مي کردم نمي توانستم چنين بحثي را ارائه دهم.

عالي،موضوع خوب وجوان پسندي است.

بفرماييد. http://shokrekhoda.parsiblog.com/Rooms/3447/

{a h=amin9999}امين يگانه{/a} ممنون مهندس جان،@};-

{a h=samabozorgi}• سماء بزرگے •{/a} خانم بزرگي بزرگواروعزيز،فعلا به خاطرکروناسخنراني عمومي به اون معني نداريم،انشاالله اگه توفيقي شدوفرصتي فراهم وعمري باقي،حتماخبرتون مي کنيم،هرچندکه بنده خودرا قابل نمي دانم،@};-

{a h=shokrekhoda}2شكوه بندگي{/a} احسنت عالي،@};-

خيلي هم عالي استاد.

{a h=samabozorgi}• سماء بزرگے •{/a} سلامت باشيد

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} ممنون پرياخانم

چه عالي

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ممنون@};-